روانشناسی خیانت زن به مرد: 18 نکته کلیدی
خیانت، پدیدهای پیچیده و چندوجهی است که دلایل مختلفی میتواند داشته باشد. در حالی که تصور عمومی بر این است که خیانت بیشتر از سوی مردان رخ میدهد، خیانت زنان نیز واقعیتی است که نباید نادیده گرفته شود. در این مقاله، به بررسی 18 نکته کلیدی در روانشناسی خیانت زن به مرد میپردازیم.
- ✔
نیازهای برآورده نشده عاطفی:
احساس تنهایی، بیتوجهی، و عدم درک از سوی همسر میتواند یکی از مهمترین دلایل خیانت زنان باشد. - ✔
احساس نادیده گرفته شدن:
زنانی که احساس میکنند نظرات، خواستهها و نیازهایشان در رابطه نادیده گرفته میشود، ممکن است به دنبال توجه و ارزشمندی در جای دیگری باشند. - ✔
کمبود صمیمیت جنسی:
فقدان رابطه جنسی رضایتبخش و صمیمانه میتواند باعث ایجاد خلاء و گرایش به سمت فرد دیگری شود.
- ✔
انتقام:
در برخی موارد، خیانت زن میتواند واکنشی تلافیجویانه به خیانت همسر باشد. - ✔
فرصت و موقعیت:
قرار گرفتن در موقعیتهایی که امکان خیانت وجود دارد، میتواند ریسک آن را افزایش دهد. - ✔
احساس نارضایتی از زندگی:
زنانی که احساس میکنند در زندگی خود به اهداف و آرزوهایشان نرسیدهاند، ممکن است به دنبال تجربههای جدید و هیجانانگیز باشند. - ✔
ضعف در مهارتهای ارتباطی:
عدم توانایی در برقراری ارتباط مؤثر و بیان نیازها و خواستهها میتواند منجر به سوءتفاهم و نارضایتی در رابطه شود. - ✔
مشکلات شخصیتی:
برخی ویژگیهای شخصیتی مانند خودشیفتگی، برونگرایی بیش از حد و تمایل به ریسکپذیری میتوانند احتمال خیانت را افزایش دهند. - ✔
فشار اجتماعی:
قرار گرفتن در معرض هنجارهای اجتماعی که خیانت را تایید یا کماهمیت جلوه میدهند، میتواند بر رفتار افراد تاثیر بگذارد. - ✔
دوران بحرانی زندگی:
تغییرات بزرگ در زندگی مانند یائسگی، از دست دادن شغل یا فوت عزیزان میتواند آسیبپذیری افراد را در برابر خیانت افزایش دهد. - ✔
احساس عدم امنیت:
زنانی که احساس میکنند جایگاه خود را در رابطه از دست دادهاند یا مورد بیمهری قرار گرفتهاند، ممکن است به دنبال یافتن تایید و امنیت در جای دیگری باشند. - ✔
عادت به خیانت:
در برخی موارد، خیانت میتواند به یک الگوی رفتاری تبدیل شود. - ✔
اعتیاد به هیجان:
برخی افراد به دنبال هیجان و تجربههای جدید هستند و خیانت میتواند راهی برای ارضای این نیاز باشد. - ✔
نبود مرزهای مشخص:
عدم وجود مرزهای مشخص در رابطه، چه از نظر عاطفی و چه از نظر فیزیکی، میتواند زمینه را برای خیانت فراهم کند. - ✔
مشکلات مالی:
فشارهای مالی و مشکلات اقتصادی میتواند باعث ایجاد تنش و نارضایتی در رابطه شود و احتمال خیانت را افزایش دهد. - ✔
تاثیر دوستان و اطرافیان:
قرار گرفتن در معرض افرادی که خیانت میکنند یا آن را تشویق میکنند، میتواند بر رفتار فرد تاثیر بگذارد.

- ✔
اختلافات فرهنگی:
تفاوتهای فرهنگی در نگرش به روابط و نقشهای جنسیتی میتواند باعث ایجاد سوءتفاهم و نارضایتی در رابطه شود. - ✔
فقدان قدردانی:
احساس عدم قدردانی از زحمات و تلاشهای زن در خانه و زندگی مشترک، میتواند باعث دلسردی و گرایش به سمت فرد دیگری شود.
درک این دلایل میتواند به زوجها کمک کند تا با شناسایی مشکلات و حل آنها، از بروز خیانت جلوگیری کنند. در ضمن، در صورت وقوع خیانت، این آگاهی میتواند به درک بهتر شرایط و یافتن راههایی برای ترمیم رابطه کمک کند. مهمترین نکته این است که خیانت تنها یک نشانه است و باید به ریشه مشکلات پرداخت. با برقراری ارتباط مؤثر، توجه به نیازهای عاطفی و جنسی یکدیگر، و تلاش برای ایجاد یک رابطه صمیمی و رضایتبخش، میتوان از بروز این پدیده آسیبزا پیشگیری کرد.
روانشناسی خیانت زن به مرد: 18 نکته
1. احساس نادیده گرفته شدن و بی ارزشی
یکی از مهمترین دلایل خیانت زنان، احساس نادیده گرفته شدن و بی ارزشی در رابطه است.وقتی زن احساس کند که حرفهایش شنیده نمیشود، نیازهایش برآورده نمیشود و حضورش برای همسرش اهمیتی ندارد، ممکن است به دنبال جلب توجه و احساس ارزشمندی در جای دیگری باشد.این احساس میتواند ناشی از کمبود محبت کلامی، عدم حمایت عاطفی، یا بیتوجهی به علایق و نیازهای او باشد.مردان باید توجه داشته باشند که ابراز محبت و قدردانی، نقش بسیار مهمی در حفظ سلامت و پایداری رابطه دارد.زنان نیاز دارند که احساس کنند دیده میشوند، شنیده میشوند و برای همسرشان مهم هستند.
این احساس امنیت عاطفی، یکی از پایههای اصلی یک رابطه سالم و پایدار است.
نادیده گرفتن این نیازها میتواند زن را به سمت جستجوی این احساسات در خارج از رابطه سوق دهد.در واقع، خیانت در این شرایط، نوعی تلاش برای جبران کمبودهای عاطفی و روانی است.زنان به دنبال ارتباط عمیق و معناداری هستند که بتوانند در آن احساس ارزشمندی و پذیرفته شدن داشته باشند.اگر این احساس در رابطه با همسرشان وجود نداشته باشد، احتمال بروز خیانت افزایش مییابد.
2. کمبود صمیمیت جنسی و عاطفی
صمیمیت جنسی و عاطفی، دو رکن اساسی یک رابطه سالم هستند.کمبود هر یک از این دو، میتواند زمینه را برای خیانت فراهم کند.اگر زن در رابطه خود احساس کند که از نظر جنسی ارضا نمیشود یا از نظر عاطفی با همسرش ارتباطی عمیق ندارد، ممکن است به دنبال این صمیمیت در جای دیگری باشد.صمیمیت جنسی تنها به معنای رابطه جنسی فیزیکی نیست، بلکه شامل احساس نزدیکی، جذابیت و تمایل به همسر نیز میشود.
صمیمیت عاطفی نیز به معنای توانایی به اشتراک گذاشتن احساسات، ترسها و امیدها با همسر است.وقتی این دو نوع صمیمیت در رابطه وجود نداشته باشد، زن احساس تنهایی و جدایی میکند.
این احساس تنهایی میتواند بسیار دردناک و آزاردهنده باشد و زن را به سمت جستجوی ارتباطی جدید سوق دهد.
در چنین شرایطی، خیانت به عنوان راهی برای فرار از این تنهایی و یافتن صمیمیت و نزدیکی در نظر گرفته میشود.
3. انتقام جویی
گاهی اوقات خیانت زن، ناشی از انتقام جویی است.اگر زن احساس کند که مورد خیانت، سوء استفاده یا بیاحترامی قرار گرفته است، ممکن است برای جبران این آسیب و به عنوان راهی برای انتقام، به خیانت روی آورد.این انتقام جویی میتواند آگاهانه یا ناآگاهانه باشد.در برخی موارد، زن به طور آگاهانه تصمیم میگیرد که خیانت کند تا به همسرش نشان دهد که چه احساسی داشته است.در موارد دیگر، خیانت به صورت ناآگاهانه رخ میدهد و زن تنها پس از آن متوجه میشود که انگیزه اصلی او انتقام بوده است.انتقام جویی معمولا ریشه در خشم، ناامیدی و احساس قربانی بودن دارد.
زنانی که مورد خیانت قرار گرفتهاند، ممکن است احساس کنند که تنها راه برای بازیابی قدرت و کنترل خود، خیانت متقابل است.
البته، انتقام جویی راه حل مناسبی برای حل مشکلات نیست و میتواند به تشدید بحران و تخریب رابطه منجر شود.به جای انتقام، بهتر است زوجین به دنبال مشاوره و حل مشکلات اساسی رابطه خود باشند.
4. بحران میانسالی
بحران میانسالی، دورهای از زندگی است که با تغییرات جسمی، روانی و اجتماعی زیادی همراه است.این دوره میتواند زنان را به بازنگری در زندگی خود و ارزیابی دستاوردها و ناکامیهایشان وادار کند.در این دوران، زنان ممکن است احساس کنند که فرصتها را از دست دادهاند یا به اهداف خود نرسیدهاند.این احساس میتواند منجر به نارضایتی از زندگی و جستجوی تجربههای جدید شود.خیانت در این دوره میتواند به عنوان راهی برای اثبات جوانی، جذابیت و تواناییهای جنسی تلقی شود.زنان در بحران میانسالی ممکن است به دنبال ماجراجویی، هیجان و احساس زنده بودن باشند.
آنها ممکن است احساس کنند که در یک روال تکراری و خسته کننده گیر افتادهاند و به دنبال راهی برای فرار از این وضعیت هستند.
خیانت در این شرایط، نوعی تلاش برای یافتن معنا و هدف جدید در زندگی است.البته، بحران میانسالی تنها دلیل خیانت نیست و عوامل دیگری نیز در این امر نقش دارند.
5. کمبود اعتماد به نفس
کمبود اعتماد به نفس میتواند زنان را در برابر وسوسه خیانت آسیب پذیرتر کند.زنانی که اعتماد به نفس پایینی دارند، ممکن است به دنبال تایید و تحسین دیگران باشند تا احساس ارزشمندی کنند.این نیاز به تایید و تحسین میتواند آنها را به سمت جستجوی روابط خارج از ازدواج سوق دهد.
آنها ممکن است احساس کنند که همسرشان به اندازه کافی به آنها توجه نمیکند یا از آنها قدردانی نمیکند.در نتیجه، به دنبال جلب توجه و تحسین از سوی دیگران هستند تا کمبود اعتماد به نفس خود را جبران کنند.افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، معمولا بیشتر به دنبال تایید و پذیرش از سوی دیگران هستند.
این نیاز به تایید میتواند آنها را در برابر وسوسه خیانت آسیب پذیرتر کند.
افزایش اعتماد به نفس، میتواند به زنان کمک کند تا نیازهای خود را به طور سالمتری برآورده کنند و از وابستگی به تایید دیگران رهایی یابند.
6. مشکلات ارتباطی
مشکلات ارتباطی، یکی از شایعترین دلایل خیانت در زنان و مردان است.وقتی زوجین نتوانند به طور موثر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، سوء تفاهمها، اختلافات و احساسات منفی انباشته میشوند.این مشکلات ارتباطی میتواند شامل عدم توانایی در ابراز احساسات، گوش ندادن به یکدیگر، انتقاد مداوم و بحث و جدلهای بیپایان باشد.وقتی زن احساس کند که نمیتواند با همسرش صحبت کند یا حرفهایش شنیده نمیشود، ممکن است به دنبال یک شنونده همدل در جای دیگری باشد.ارتباط موثر، کلید حل بسیاری از مشکلات در رابطه است.زوجینی که میتوانند به طور باز و با صداقت با یکدیگر صحبت کنند، میتوانند اختلافات خود را حل کنند و از بروز مشکلات جدیتر جلوگیری کنند.
مشکلات ارتباطی نه تنها منجر به سوء تفاهم و اختلافات میشود، بلکه میتواند احساس تنهایی و جدایی را نیز در رابطه ایجاد کند.
این احساس تنهایی میتواند زن را به سمت جستجوی ارتباطی جدید سوق دهد.یادگیری مهارتهای ارتباطی موثر، میتواند به زوجین کمک کند تا رابطه سالمتر و پایدارتری داشته باشند.
7. عدم تعهد
تعهد، یکی از مهمترین ارکان یک رابطه سالم و پایدار است. وقتی یکی از طرفین یا هر دوی آنها به رابطه خود متعهد نباشند، احتمال بروز خیانت افزایش مییابد. عدم تعهد میتواند ناشی از عوامل مختلفی باشد، از جمله ترس از صمیمیت، عدم تمایل به سازش، یا داشتن انتظارات غیر واقعی از رابطه. زنانی که به رابطه خود متعهد نیستند، ممکن است به دنبال ماجراجوییهای جدید باشند یا احساس کنند که لیاقت یک رابطه بهتر را دارند. تعهد به معنای پذیرش مسئولیت رابطه و تلاش برای حفظ آن است. وقتی زن احساس کند که همسرش به رابطه متعهد نیست، ممکن است انگیزه خود را برای تلاش در رابطه از دست بدهد. این عدم تعهد میتواند به یک چرخه معیوب تبدیل شود که در آن هر دوی طرفین به تدریج از یکدیگر دور میشوند. تعهد، پایه و اساس یک رابطه پایدار و معنادار است.
8. مشکلات مالی
مشکلات مالی میتواند فشار زیادی بر روابط وارد کند و زمینه را برای خیانت فراهم کند.استرس ناشی از مشکلات مالی میتواند منجر به بحث و جدلهای مکرر، کمبود صمیمیت و احساس ناامیدی شود.در برخی موارد، زنان ممکن است به دلیل مشکلات مالی به خیانت روی آورند.آنها ممکن است به دنبال فردی باشند که بتواند از نظر مالی از آنها حمایت کند یا به آنها در حل مشکلات مالی کمک کند.پول میتواند منبع قدرت و کنترل در رابطه باشد.وقتی یکی از طرفین احساس کند که از نظر مالی به دیگری وابسته است، ممکن است احساس ناتوانی و استثمار کند.
مشکلات مالی میتواند اعتماد به نفس زنان را کاهش دهد و آنها را در برابر وسوسه خیانت آسیب پذیرتر کند.
برنامهریزی مالی مشترک و مدیریت صحیح منابع، میتواند به کاهش استرس ناشی از مشکلات مالی کمک کند.صحبت کردن باز و با صداقت در مورد مسائل مالی، میتواند از بروز سوء تفاهمها و اختلافات جلوگیری کند.مشکلات مالی، اگر به درستی مدیریت نشوند، میتوانند رابطه را به شدت تحت تاثیر قرار دهند.
9. اعتیاد
اعتیاد به مواد مخدر، الکل یا میتواند به شدت بر روابط تاثیر بگذارد و زمینه را برای خیانت فراهم کند.اعتیاد میتواند منجر به رفتارهای غیرقابل پیش بینی، دروغگویی، بیتوجهی به نیازهای همسر و مشکلات مالی شود.در برخی موارد، زنان معتاد ممکن است به دلیل نیاز به پول برای تهیه مواد مخدر یا الکل، به خیانت روی آورند.اعتیاد میتواند باعث شود که فرد کنترل خود را از دست بدهد و دست به رفتارهایی بزند که در حالت عادی هرگز انجام نمیدهد.اعتیاد نه تنها بر سلامت جسمی و روانی فرد معتاد تاثیر میگذارد، بلکه میتواند به شدت بر روابط او با دیگران نیز آسیب برساند.
اگر همسر شما معتاد است، لازم است که به دنبال کمک حرفهای باشید.
ترک اعتیاد، اولین قدم برای بازسازی رابطه است.حمایت از همسر معتاد، میتواند نقش مهمی در روند بهبودی او داشته باشد.اعتیاد، یک بیماری جدی است که نیاز به درمان دارد.
10. بیماری های روانی
برخی از بیماریهای روانی مانند افسردگی، اضطراب و اختلال شخصیت مرزی میتوانند خطر خیانت را افزایش دهند. این بیماریها میتوانند منجر به احساس ناامیدی، بی ارزشی و عدم کنترل بر احساسات شود. زنانی که از بیماریهای روانی رنج میبرند، ممکن است به دنبال راهی برای تسکین درد و رنج خود باشند. خیانت در این شرایط، میتواند به عنوان یک راه فرار موقت از مشکلات روانی در نظر گرفته شود. بیماریهای روانی میتواند قضاوت و تصمیمگیری فرد را تحت تاثیر قرار دهد. اگر شما یا همسرتان از یک بیماری روانی رنج میبرید، لازم است که به دنبال درمان مناسب باشید. درمان بیماریهای روانی، میتواند به بهبود کیفیت زندگی و روابط شما کمک کند. حمایت از همسر بیمار، میتواند نقش مهمی در روند بهبودی او داشته باشد. بیماریهای روانی، قابل درمان هستند.
11. تاثیرات شبکه های اجتماعی
شبکه های اجتماعی میتوانند نقش مهمی در روابط عاطفی داشته باشند، اما استفاده نادرست از آنها میتواند به بروز خیانت نیز منجر شود. قرار گرفتن در معرض محتوای نامناسب، برقراری ارتباط با افراد غریبه، و مقایسه زندگی خود با دیگران از جمله عواملی هستند که میتوانند زمینه ساز خیانت باشند. شبکه های اجتماعی میتوانند حس کنجکاوی و جستجوگری را در افراد تحریک کنند. در ضمن، این شبکه ها میتوانند حس کمبود و نارضایتی را در افراد افزایش دهند. استفاده مسئولانه از شبکه های اجتماعی و حفظ حریم خصوصی در این فضاها میتواند به حفظ سلامت روابط کمک کند. زوج ها باید در مورد بهرهگیری از شبکه های اجتماعی با یکدیگر صحبت کرده و توافق های مشخصی داشته باشند. شبکه های اجتماعی، ابزاری قدرتمند هستند که میتوانند هم مفید و هم مضر باشند.
12. عدم تفاهم در ارزش ها و اهداف
تفاهم در ارزش ها و اهداف زندگی، یکی از عوامل مهم در پایداری روابط است. اگر زن و مرد در این زمینه تفاهم نداشته باشند، ممکن است به تدریج از یکدیگر دور شوند و به دنبال ارتباطات جدید باشند. عدم تفاهم در ارزش ها میتواند منجر به اختلاف نظرهای مکرر و احساس نارضایتی شود. در ضمن، عدم تفاهم در اهداف زندگی میتواند باعث شود که زوج ها در مسیرهای متفاوتی قدم بردارند. صحبت کردن در مورد ارزش ها و اهداف زندگی و تلاش برای یافتن نقاط مشترک میتواند به تقویت رابطه کمک کند. زوج ها باید در مورد آینده خود با یکدیگر صحبت کرده و برنامه ریزی های مشترکی داشته باشند. ارزش ها و اهداف زندگی، جهت گیری کلی زندگی را مشخص می کنند. تفاهم در این زمینه، میتواند به ایجاد یک زندگی مشترک موفق کمک کند.
13. تاثیرات محیط کار
محیط کار میتواند تاثیر زیادی بر روابط عاطفی داشته باشد. استرس شغلی، ساعات کاری طولانی، و برقراری ارتباط با همکاران میتواند زمینه ساز خیانت باشد. استرس شغلی میتواند باعث شود که فرد انرژی کمتری برای صرف کردن در روابط خود داشته باشد.
ساعات کاری طولانی میتواند باعث شود که زوج ها زمان کمتری را با یکدیگر سپری کنند. برقراری ارتباط با همکاران میتواند منجر به ایجاد احساسات رمانتیک و صمیمیت شود. حفظ مرزهای حرفه ای در محیط کار و مدیریت استرس شغلی میتواند به حفظ سلامت روابط کمک کند. زوج ها باید در مورد چالش های محیط کار با یکدیگر صحبت کرده و از یکدیگر حمایت کنند. محیط کار، میتواند هم فرصت های جدیدی را برای رشد و پیشرفت ایجاد کند و هم چالش هایی را برای روابط عاطفی به وجود آورد.
14. سابقه خیانت در خانواده
داشتن سابقه خیانت در خانواده میتواند خطر خیانت را افزایش دهد. افرادی که در خانواده هایی بزرگ شده اند که خیانت در آن رایج بوده است، ممکن است دیدگاه متفاوتی نسبت به تعهد و وفاداری داشته باشند. آنها ممکن است خیانت را به عنوان یک رفتار عادی و قابل قبول تلقی کنند. در ضمن، آنها ممکن است الگوهای رفتاری مشابهی را از والدین خود یاد گرفته باشند. آگاهی از تاثیرات سابقه خانوادگی و تلاش برای تغییر الگوهای رفتاری نادرست میتواند به کاهش خطر خیانت کمک کند. زوج ها باید در مورد تجربیات خود در خانواده با یکدیگر صحبت کرده و درک متقابلی داشته باشند. سابقه خانوادگی، میتواند تاثیر زیادی بر نگرش ها و رفتارهای افراد داشته باشد. تلاش برای تغییر الگوهای رفتاری نادرست، میتواند به ایجاد یک رابطه سالم و پایدار کمک کند.
15. نداشتن سرگرمی های مشترک
نداشتن سرگرمی های مشترک میتواند باعث شود که زوج ها از یکدیگر دور شوند و احساس تنهایی کنند. سرگرمی های مشترک میتواند فرصتی برای گذراندن وقت با کیفیت با یکدیگر، ایجاد خاطرات خوب و تقویت رابطه فراهم کند. وقتی زوج ها سرگرمی های مشترکی ندارند، ممکن است احساس کنند که هیچ چیز مشترکی برای صحبت کردن با یکدیگر ندارند. در ضمن، آنها ممکن است به دنبال سرگرمی های جداگانه باشند و به تدریج از یکدیگر دور شوند. تلاش برای یافتن سرگرمی های مشترک و اختصاص دادن زمان به انجام آنها میتواند به تقویت رابطه کمک کند. زوج ها باید به دنبال فعالیت هایی باشند که هر دوی آنها از آن لذت ببرند. سرگرمی های مشترک، میتوانند به ایجاد یک زندگی مشترک شاد و پربار کمک کنند. وقت گذراندن با کیفیت با یکدیگر، یکی از مهمترین عوامل در پایداری روابط است.
16. تاثیرات دوستان و آشنایان
دوستان و آشنایان میتوانند تاثیر زیادی بر روابط عاطفی داشته باشند. دوستان و آشنایانی که دیدگاه های منفی نسبت به ازدواج و تعهد دارند، میتوانند باعث شوند که فرد در مورد رابطه خود دچار تردید شود. در ضمن، دوستان و آشنایانی که خود خیانت کرده اند، ممکن است فرد را تشویق به انجام این کار کنند. انتخاب دوستان و آشنایان مناسب و دوری از افرادی که دیدگاه های منفی نسبت به روابط دارند میتواند به حفظ سلامت رابطه کمک کند. زوج ها باید با یکدیگر در مورد تاثیرات دوستان و آشنایان صحبت کرده و از یکدیگر حمایت کنند. دوستان و آشنایان، میتوانند هم حمایت کننده باشند و هم مخرب. انتخاب افراد مناسب برای معاشرت، میتواند تاثیر زیادی بر زندگی عاطفی داشته باشد. مراقب تاثیرات اطرافیان خود باشید.
17. تجربیات ناخوشایند گذشته
تجربیات ناخوشایند گذشته مانند خیانت دیدن در روابط قبلی یا تجربه سوء استفاده میتواند تاثیرات عمیقی بر روابط فعلی داشته باشد. این تجربیات میتواند منجر به ایجاد بی اعتمادی، ترس از صمیمیت و الگوهای رفتاری ناسالم شود. افرادی که در روابط قبلی خود خیانت دیده اند، ممکن است به سختی بتوانند به همسر خود اعتماد کنند. در ضمن، افرادی که تجربه سوء استفاده داشته اند، ممکن است در برقراری ارتباط سالم با همسر خود دچار مشکل شوند. پردازش تجربیات ناخوشایند گذشته و تلاش برای رهایی از تاثیرات منفی آن میتواند به ایجاد یک رابطه سالم و پایدار کمک کند. زوج ها باید در مورد تجربیات گذشته خود با یکدیگر صحبت کرده و درک متقابلی داشته باشند. تجربیات گذشته، میتوانند تاثیر زیادی بر روابط فعلی داشته باشند. تلاش برای رهایی از تاثیرات منفی گذشته، میتواند به ایجاد یک زندگی عاطفی بهتر کمک کند.
18. عدم توجه به نیازهای یکدیگر
عدم توجه به نیازهای یکدیگر، یکی از مهمترین دلایل نارضایتی در روابط است. وقتی زوج ها به نیازهای یکدیگر توجه نمی کنند، ممکن است احساس کنند که مورد بی مهری و بی توجهی قرار گرفته اند. این احساس میتواند منجر به ایجاد فاصله عاطفی، بحث و جدل های مکرر و خیانت شود. توجه به نیازهای یکدیگر، به معنای درک خواسته ها، احساسات و انتظارات همسر و تلاش برای برآورده کردن آنها است. زوج ها باید به طور منظم با یکدیگر صحبت کرده و در مورد نیازهای خود با یکدیگر به اشتراک بگذارند. در ضمن، آنها باید تلاش کنند تا نیازهای یکدیگر را در اولویت قرار دهند. توجه به نیازهای یکدیگر، یکی از مهمترین نشانه های عشق و احترام در روابط است. برآورده کردن نیازهای یکدیگر، میتواند به ایجاد یک رابطه شاد و رضایت بخش کمک کند.






